تبیین معنای ذهنی بازسازی خویشتن در زنان دارای سابقه بستری روانپزشکی
کلمات کلیدی:
بازسازی خویشتن, تجربه زیسته, زنان, بیماری روانی, پدیدارشناسی, بازیابی روانیچکیده
هدف این پژوهش، تبیین معنای ذهنی بازسازی خویشتن در زنان دارای سابقه بستری روانپزشکی از طریق تحلیل تجربه زیسته آنها بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۱۹ زن دارای سابقه بستری روانپزشکی در شهر تهران گردآوری شد. شرکتکنندگان بهصورت هدفمند انتخاب شدند و مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تمامی مصاحبهها ضبط، پیادهسازی و با استفاده از نرمافزار NVivo تحلیل شد. تحلیل دادهها با رویکرد کدگذاری مضمونمحور و در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. تحلیل دادهها منجر به استخراج سه مقولهٔ اصلی شامل «بازتعریف هویت فردی»، «بازیابی روابط اجتماعی» و «بازتوانی روانی و معنوی» شد. این مقولات شامل زیرمقولههایی همچون کشف دوبارهٔ خویشتن، پذیرش گذشته، ترمیم روابط خانوادگی، بازتعریف نقشهای اجتماعی، تجربه بهبودی ذهنی، استفاده از منابع معنابخش و راهبردهای خودمراقبتی بودند. شرکتکنندگان فرآیند بازسازی خویشتن را ترکیبی از تلاش درونی، معناجویی و تعامل با دیگران توصیف کردند. بازسازی خویشتن در زنان دارای سابقه بستری روانپزشکی، فرآیندی پیچیده، پویا و چندبعدی است که در آن عناصر هویت، روابط اجتماعی و توانمندسازی روانی در هم تنیدهاند. این یافتهها میتوانند زمینهساز طراحی مداخلات درمانی مؤثرتر و حساستر به جنسیت و زمینه فرهنگی بیماران باشند.