واکاوی تجارب ذهنی بازگشت به جامعه پس از بستری طولانیمدت روانپزشکی
کلمات کلیدی:
بستری روانپزشکی, بازگشت به جامعه, ریکاوری روانی, پدیدارشناسی, تحلیل مضمون, انگ اجتماعی, حمایت روانیچکیده
هدف از این پژوهش، واکاوی تجارب ذهنی بازگشت به جامعه در افرادی بود که سابقه بستری بلندمدت در مراکز روانپزشکی را تجربه کردهاند. پژوهش حاضر به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته با ۳۰ نفر از افرادی که پس از بستری طولانیمدت روانپزشکی به جامعه بازگشته بودند، گردآوری شد. شرکتکنندگان بهصورت هدفمند از میان ساکنان شهر تهران انتخاب شدند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار NVivo و روش تحلیل مضمون صورت گرفت. مصاحبهها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. یافتهها در قالب سه مقوله اصلی شامل: «بازتعریف خویشتن پس از ترخیص»، «تعامل با محیط اجتماعی»، و «سازوکارهای روانی مقابلهای» استخراج شدند. شرکتکنندگان تجربههایی چون بحران هویت، تلاش برای بازیابی خویشتن، مواجهه با انگ اجتماعی، انزوای اجتماعی، و راهبردهای مقابلهای متنوع را گزارش کردند. نقش امید، حمایت اجتماعی، درمان سرپایی، و داشتن اهداف جدید در بازتوانی روانی و اجتماعی افراد تأثیرگذار بود. فرایند بازگشت به جامعه پس از بستری روانپزشکی، تجربهای پیچیده و چندبعدی است که نیازمند حمایتهای روانی، خانوادگی و اجتماعی است. یافتهها ضرورت طراحی برنامههای ساختاریافته بازتوانی روانی مبتنی بر فرهنگ بومی، آموزش جامعه برای کاهش انگ، و ارتقاء خدمات پس از ترخیص را برجسته میسازند.