مدل یابی باورهای وسواسی بر اساس سندرم شناختی توجهی و آشفتگی استنتاجی با نقش واسطه ای ترس از خود
کلمات کلیدی:
باورهای وسواسی, سندرم شناختی توجهی, آشفتگی استنتاجی, ترس از خودچکیده
هدف پژوهش حاضر، مدلیابی باورهای وسواسی بر اساس سندرم شناختیـتوجهی و آشفتگی استنتاجی با نقش واسطهای ترس از خود در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری–عملی بود. پژوهش از نوع توصیفی–همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی و مطب روانپزشکان شهر شیراز در سال ۱۴۰۳ بود که توسط پزشک متخصص به اختلال وسواس فکری–عملی تشخیص داده شدند. نمونه شامل ۱۳۰ نفر بود که بهصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44)، مقیاس سندرم شناختیـتوجهی (CAS-91)، پرسشنامه آشفتگی استنتاجی (ICQ-EV)، مقیاس ترس از خود (FSQ) و پرسشنامه وسواس فکری–عملی مادزلی (MOCI) بود. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه ۲۶ و AMOS نسخه ۲۶ و از طریق تحلیل مسیر و مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای سندرم شناختیـتوجهی، آشفتگی استنتاجی و ترس از خود با باورهای وسواسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اثر مستقیم سندرم شناختیـتوجهی بر باورهای وسواسی (β=0.33, p<0.01) و اثر مستقیم آشفتگی استنتاجی بر باورهای وسواسی (β=0.41, p<0.01) معنادار بود. همچنین ترس از خود نقش واسطهای معناداری در این روابط ایفا کرد و اثر غیرمستقیم سندرم شناختیـتوجهی (β=0.17, p<0.001) و آشفتگی استنتاجی (β=0.32, p<0.001) از طریق ترس از خود تأیید شد. شاخصهای برازش مدل (CFI=0.97, GFI=0.93, RMSEA=0.06) نشاندهنده برازش مطلوب مدل بودند. یافتهها نشان میدهند که ترس از خود بهعنوان یک سازوکار میانجی، نقش مهمی در پیوند میان فرآیندهای شناختی (سندرم شناختیـتوجهی و آشفتگی استنتاجی) و باورهای وسواسی دارد. این نتایج اهمیت مداخلات درمانی مبتنی بر کاهش ترس از خود و اصلاح فرآیندهای شناختی نادرست را در کاهش باورهای وسواسی و علائم وسواس فکری–عملی برجسته میکند.
دانلودها
دانلود
چاپ شده
ارسال
بازنگری
پذیرش
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2025 مریم حدادی (نویسنده); صدراله خسروی; حمیدرضا ذاکری (نویسنده)

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 می باشد.