تحلیل مضمون الگوهای تعارض شناختی–هیجانی در مراجعان دچار بحران عاطفی
کلمات کلیدی:
تعارض شناختی–هیجانی, بحران عاطفی, تحلیل مضمون, راهبردهای مقابلهای, بازسازی روانیچکیده
هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل مضمون الگوهای تعارض شناختی–هیجانی در مراجعان دچار بحران عاطفی بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۴ نفر از مراجعان دچار بحران عاطفی در شهر تهران جمعآوری شد. انتخاب مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند انجام گرفت و نمونهگیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبهها ضبط و سپس کلمهبهکلمه پیادهسازی شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون براساس مراحل پیشنهادی براون و کلارک (2006) استفاده شد و نرمافزار NVivo جهت سازماندهی دادهها به کار رفت. تحلیل دادهها به استخراج سه مقوله اصلی انجامید: «تعارض بین باورهای فردی و تجربه عاطفی»، «راهبردهای ناسازگارانه در مدیریت تعارض»، و «تلاش برای بازیابی انسجام روانی». این مقولهها شامل زیرمقولههایی چون شکاف عقل و احساس، باورهای ناکارآمد، اجتناب هیجانی، سرزنش خود، بازنگری شناختی و معنویتگرایی بودند. نقلقولهای مشارکتکنندگان نشان داد که تعارضهای شناختی–هیجانی نقش مهمی در تصمیمگیری، تجربه هیجانی و خودپنداره آنها در جریان بحران عاطفی داشتهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تعارضهای شناختی–هیجانی در بستر بحرانهای عاطفی، نهتنها به رفتارهای ناسازگارانه منجر میشوند، بلکه در فرایند بازسازی روانی نیز نقش دوگانه دارند. یافتهها میتواند مبنایی برای طراحی مداخلات درمانی مؤثر در جهت بازسازی شناختی و تقویت مهارتهای هیجانی باشد.