تحلیل روایت تجارب خودتنظیمی هیجانی در مادران دارای کودک با بیماری مزمن
کلمات کلیدی:
خودتنظیمی هیجانی, مادران, بیماری مزمن کودک, راهبرد مقابلهای, روایتچکیده
هدف این پژوهش، تحلیل روایت تجارب خودتنظیمی هیجانی در مادران دارای کودک با بیماری مزمن و شناسایی ابعاد، راهبردها و پیامدهای این فرایند است. این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد تحلیل روایت انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۷ نفر از مادران دارای کودک با بیماری مزمن بودند که بهصورت هدفمند از شهر تهران انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته جمعآوری شد و تا اشباع نظری ادامه یافت. متن مصاحبهها به صورت کلمهبهکلمه پیادهسازی و با استفاده از نرمافزار NVivo تحلیل شد. تحلیل دادهها بر اساس شناسایی مضامین اصلی، زیرمضامین و مفاهیم کلیدی در روایتهای مادران انجام شد. یافتهها نشان داد که مادران در مواجهه با بیماری مزمن فرزند، ابتدا هیجاناتی چون شوک، اضطراب، احساس گناه و ناامیدی را تجربه میکنند. در ادامه، با بهرهگیری از راهبردهایی مانند بازسازی شناختی، جستجوی حمایت اجتماعی، پذیرش فعالانه، توکل و معنویت، آموزش مهارت و خودافشایی کنترلشده، به سازگاری و تنظیم هیجانی دست مییابند. این فرایند موجب رشد شخصی، بازتعریف نقشهای خانوادگی، تغییر سبک زندگی و افزایش حساسیت اجتماعی آنان میشود. خودتنظیمی هیجانی در مادران دارای کودک با بیماری مزمن، فرایندی چندلایه و پویا است که تحت تأثیر عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد و میتواند به ارتقای سلامت روانی، تابآوری و کیفیت زندگی خانوادهها کمک کند. یافتههای پژوهش، ضرورت طراحی مداخلات روانشناختی مبتنی بر روایت و آموزش راهبردهای تنظیم هیجان را برجسته میکند.